ققنوس 2...
می روم ... بغض خواهی کرد . اشکها خواهی ریخت غصهها خواهی خورد نفرینم خواهی کرد ! دوست ترم خواهی داشت یک شب فراموشم میکنی فردایش به یادت خواهم آمد عاشق تر خواهی شد امید خواهی داشت ... چشم به راه خواهی بود و یک روز یک روزِ خیلی بد رفتنم را ، برایِ همیشه ، باور خواهی کرد . ناامید خواهی شد و من برایت چیزی خواهم شد مثلِ یک خاطر ه ی دور تلخ و شیرین ولی دور ... خیلی دور و من در تمام این مدت غصهها خواهم خورد اشکها خواهم ریخت خودم را نفرین خواهم کرد ! تمام لحظهها به یادت خواهم بود و امید خواهم داشت به پایداریِ عشق و رفتن را چیزی جز عاشق ماندن نخواهم دانست نخواهی فهمید درکم نخواهی کرد صحبت از عاشق بودن نیست ... صحبت از عاشق ماندن است !
Design By : RoozGozar.com |